بهار فلسطینی و خزان اسراییلیدر سال 90
نوشته شده توسط : gogos

یكی از مهمترین رخدادهای فلسطین و حتی منطقه در سال گذشته آشتی گروه های اصلی فلسطینی -فتح و حماس- پس از سال ها اختلاف و نزاع بود.

توافقنامه آشتی ملی میان گروه های فلسطینی بهار سال 90 در قاهره و با حضور رهبران این گروه ها امضا شد. بر این اساس گروه های فلسطینی توافق كردند كه از این پس اداره امور تمامی سرزمین های فلسطینی به تشكیلات واحدی سپرده شود.

پس از گذشت چند ماه از توافق قاهره، در بهمن ماه، گروه های فلسطینی در اجلاسی در قطر اعلام كردند كه یك دولت انتقالی به ریاست محمود عباس تشكیل می دهند تا بزودی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برگزار كند.

امضای تفاهم نامه دوحه میان دو گروه فلسطینی فتح و حماس كه به موجب آن هر دو گروه با همكاری یكدیگر قرار است دولت وحدت ملی را تشكیل دهند، نتیجه بن بستی بود كه همه گروه های فلسطینی در سال های اخیر در آن قرار گرفته بودند. از سوی دیگر زمینه اصلی كه باعث شد، فتح و حماس پس از سال ها كشمكش و درگیری حاضر به مصالحه و آشتی ملی بشوند باید در تحولات یكساله اخیر در جهان عرب جستجو كرد.

جریان فتح به رهبری محمود عباس سال ها تصور می كرد از طریق مذاكره با رژیم صهیونیستس می تواند به حداقل امتیازات با كمك آمریكا دست یابد. بر همین اساس وارد مذاكره با رژیم صهیونیستی شد و در چارچوب مذاكره به طور كامل 'مقاومت' را تخطئه كرد و تاكید داشت كه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی به جایی نمی رسد و باید از طریق مذاكره با این رژیم و به كمك آمریكا به اهداف خود دست یابیم. در واقع استراتژی اصلی محمود عباس، نفی مقاومت و پیگیری مذاكره با صهیونیست ها بود و بسیار به این راهكار امید داشت و فكر می كرد از این طریق می تواند دستاوردهایی داشته باشد.

اما برخورد كابینه افراطی رژیم صهیونیستی و در راس آن نتانیاهو با محمود عباس و اینكه حتی حاضر نشد روند شهرك سازی را در مناطق مختلف فلسطین بویژه بیت المقدس شرقی متوقف سازند و حتی تسلیم فشارهای آمریكا و اروپا در این زمینه نشد، محمود عباس را به این نتیجه رساند كه استراتژی مذاكره با رژیم صهیونیستی به جایی نمی رسد. بر همین اساس جریان فتح پس از این ناكامی ناگزیر به جلب نظر رقیب دیرینه اش یعنی حماس شد.

در واقع تشكیلات خودگردان یا سازمان فتح كه روی طرح 'دو دولت' رییس جمهوری ایالات متحده آمریكا و روند مذاكرات با رژیم صهیونیستی حساب كرده بود متوجه شد كه این مذاكرات به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید و دولت آمریكا هم برخلاف شوق و علاقه ای كه در ابتدای دوره ریاست جمهوری باراك اوباما از خود نشان می داد، دیگر توان اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی برای پیشرفت پروژه دو دولت را ندارد. فتح احساس كرد كه مذاكرات در بن بست قرار گرفته و از مدت ها پیش این بن بست ایجاد شده و آخرین دور مذاكرات میان نمایندگان رژیم صهیونیستی و تشكیلات خودگردان در پایتخت اردن مشخصا نشان داد كه این روند به جایی نمی رسد.

از سوی دیگر حماس كه پروژه مقاومت را سرلوحه كار خود قرار داده، عملا مدتی بود كه مقاومت را تحت عنوان 'آرام سازی' متوقف كرده چرا كه شرایط منطقه ای و بین المللی را برای ادامه مقاومت و اجرای عملیاتی در این خصوص مناسب نمی بیند. به ویژه با توجه به جدا شدن نوار غزه و كرانه باختری رود اردن قاعدتا باید فرایند مقاومت در چارچوبی مشخص، اهداف معینی را دنبال می كرد كه این چارچوب مشخص نبود و بیم آن می رفت كه عملیات مقاومت صرفا در خلاء دنبال شده و به نتیجه سیاسی مطلوب نینجامد و این گروه روز به روز منزوی تر شود.

نكته مهم در فرآیند نزدیكی فتح و حماس، تحولات خاورمیانه به ویژه در مصر بود. مصر در زمان مبارك حامی محمود عباس و در مذاكرات همواره مدافع این گروه فلسطینی بود. حماس در زمان مبارك همواره اعتقاد داشت كه مذاكراتی كه تحت حمایت مصر انجام می شود، بی تردید به سود فتح تمام خواهد شد. تحولات مصر و بركناری مبارك و تشكیل دولت جدید در مصر، ورق را به سود حماس برگرداند. از همین جا بود كه حماس احساس قدرت بیشتر كرد و به این نتیجه رسید كه می تواند در شرایط جدید با وضعیتی برابر وارد مذاكره با دولت خودگردان شده و امتیازگیری كند.

در این فضا فشار افكار عمومی مردم فلسطین كه خواهان وحدت سیاسی دو گروه فلسطینی فتح و حماس بودند نیز بر ضرورت تصمیم گیری جدید افزود. به این ترتیب دو گروه مذكور در دوحه به توافقی رسیدند كه شاید بتوان گفت بیشتر پاسخی به خواست افكار عمومی مردم فلسطین برای وحدت و ابزاری برای خروج از بن بست ایجاد شده است.

این دو گروه پیشتر هم به میز مذاكره آمده و دست به توافقاتی زده بودند اما هر بار تنها توافقی كلی برای تشكیل دولت شكل می گرفت و روی جزییات هیچ توافقی انجام نمی شد. در توافق اخیر دوحه، دو گروه توافق كردند كه محمود عباس به عنوان نخست وزیر تعیین شود و دو گروه به سوی برگزاری انتخابات آزاد و تشكیل مجلس قانون گذاری و مجلس ملی پیش روند. این توافقات، نتیجه واقعیات تحولات جدید منطقه است. با این وجود، آینده توافق معلوم نیست؛ چرا كه تجربه نشان داده هر نوع توافقی میان این دو گروه با مشكلاتی همراه بوده است. در صورتی كه توافق دوحه بدون مشكل پیش رود بخشی از منافع ملت فلسطین تحقق خواهد یافت.

با وجود اینكه فتح و حماس در چند سال گذشته به دلایل مختلف می توانستند به همكاری و توافق برسند، اما اینگونه نشد تا اینكه واقعیات موجود در فلسطین و نیز تحولات جهان عرب هر دو گروه را به این نتیجه رساند كه نیازمند همكاری با یكدیگر برای تحقق اهداف شان هستند.

برخی این توافق را تنها یك تاكتیك برای خرید زمان و گذار از شرایط فعلی منطقه می دانند. فارغ از اینكه توافق اخیر تاكتیك است یا یك استراتژی باید به این نكته توجه داشت كه جبر زمانه این دو گروه را وادار به توافق كرده است. با توجه به پایگاه اجتماعی و سیاسی و قدرتی كه هر كدام از دو گروه چه در داخل فلسطین و چه در خارج دارند، دریافته اند كه به تنهایی نمی توانند كار را به پیش برند. هر دو، دشمن سرسختی به نام رژیم صهیونیستی دارند و برای مقابله با این دشمن راهی جز همكاری ندارد. اینكه توافق اخیر تاكتیكی بوده یا راهبردی و به نتیجه خواهد رسید یا خیر، مسائلی است كه روند تحولات آینده آنها را مشخص خواهد كرد.

توافق دوحه میان دو گروه فلسطینی حماس و فتح یكی از سندهای تاریخی در صحنه فلسطین به حساب می آید. اهمیت این توافق در این است كه اولا بیش از چهار سال است كه درگیری میان این دو گروه، به نقطه ای رسیده كه فلسطین را دچار انشقاق و جدایی كرده و كرانه غربی تحت رهبری فتح و غزه تحت رهبری حماس است.

بروز دو هویت فلسطینی، یكی با وجه تسمیه حماس و دیگری با وجه تسمیه فتح باعث شده كه فلسطین در جهان امروز هویت واحدی را نمایندگی نكند. همین امر تا حدود زیادی ابتكار عمل را از گروه های فلسطینی در عرصه داخلی، منطقه ای و بین المللی گرفته بود.

پرواضح است كه رژیم صهیونیستی كه همواره از اختلاف داخلی میان فلسطینی ها برای بسط اشغالگری خود استفاده كرده، از آشتی و نزدیكی فلسطینی ها در برهه كنونی بسیار نگران است. نگرانی كه به روشنی در مواضع مقام های رژیم صهیونیستی می توان مشاهده كرد. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم پس از توافق اخیر فلسطینی ها بر سر تشكیل دولت انتقالی، ضمن محكومیت آن گفت: 'تشكیلات خودگردان فلسطین باید میان آشتی با حماس و صلح با اسراییل یكی را انتخاب كند.'.

به نظر می رسد با وحدت در صفوف فلسطینی ها موقعیت آنها در مواجهه با رژیم صهیونیستی نیز بهبود پیدا می كند و آنها با ابزارهای بیشتر و متنوعی به سمت هدف اصلی خود كه تشكیل كشور مستقل فلسطینی است، پیش خواهند رفت.

وحدت گروه های فلسطینی تنها ناكامی رژیم صهیونیستی در سال 90 نبود. به طور كلی در سال گذشته با افزایش موج بیداری در جهان عرب، رژیم صهیونیستی كه همواره از حضور رژیم های مرتجع منطقه سود می برد، شرایط دشواری را به خود دید.

شهریور ماه گذشته معترضان مصری با برپایی تظاهراتی در منطقه 'الجیزه' قاهره كه سفارت رژیم صهیونیستی در آن قرار دارد، به ساختمان این سفارت حمله ور شدند و ساعاتی آن را در كنترل خود درآوردند؛ رخدادی كه باعث شد سفیر رژیم صهیونیستی و پرسنل سفارت برای مدتی خاك مصر را ترك كردند.

از سوی دیگر طی یك سال اخیر بارها، خط لوله گاز در مسیر مصر و رژیم صهیونیستی مورد حمله قرار گرفته كه گرچه هویت حمله كنندگان آشكار نشده اما بسیاری این رخداد را نشان دهنده وجود احساسات ضدصهیونیستی در میان مردم مصر می دانند كه بویژه پس از انقلاب اخیر در این كشور، رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است.

به طور كلی بسیاری معتقدند رژیم صهیونیستی بازنده بزرگ خیزش های مردمی یك سال اخیر در جهان عرب بوده است. گرچه خواسته اصلی جنبش های اعتراضی در كشورهای عربی، تغییر نظام های دیكتاتوری و بازشدن فضای سیاسی بوده و كمتر حوزه سیاست خارجی این كشورها را به طور مستقیم مورد هدف قرار داده، اما تردیدی نیست كه یكی از نتایج و پیامدهای تغییرات ریشه ای در ساختار سیاسی و دموكراتیزه شدن فضای این كشورها، تحولات جدی و ساختاری در حوزه سیاست خارجی این كشورها و از جمله ضرورت دوری از رژیم صهیونیستی نیز خواهد بود.

افزون بر فضای منطقه ای كه صهیونیست ها وضعیت خوبی را نداشتند، در سالی كه گذشت، در داخل رژیم صهیونیستی نیز اعتراض های گسترده ای علیه وضعیت برپا شد. اعتراض هایی كه بیش از هر چیز متوجه فساد موجود در این رژیم و محدودیت ها و مشكلات اقتصادی و معیشتی بود.

بررسی وضعیت داخلی در رژیم صهیونیستی حاكی از سردرگمی مقام های اسراییلی به ویژه دولت نتانیاهو در برابر این وضع است. همزمانی چند مساله این وضعیت را پیچیده تر و بغرنج تر كرده است. معضلات و مشكلات اقتصادی در داخل كه ناشی از افزایش قیمت كالاها و گرانی مسكن و زمین بوده است از یك سو، شكاف و گسست بین مذهبی ها و سكولارها از سوی دیگر در درون جامعه یهودی رژیم صهیونیستی، مساله مهاجرت معكوس و معضل بحران هویت ملی چالش های جدی است كه در قالب جنبش های اعتراضی داخلی نمود و ظهوری آشكار یافته و آینده رژیم صهیونیستی را بشدت تحت تاثیر قرار می دهد. تشدید این جنبش اعتراضی در درون رژیم صهیونیستی تا به این حد جدی شده كه سخن از امكان طرح برگزاری انتخابات زودهنگام مطرح شد و این معنایی جز شكست كامل رژیم صهیونیستی در اقناع مردم ندارد.

تحقیق**9930**1358





:: برچسب‌ها: دختر , هنر ,
:: بازدید از این مطلب : 133
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: